به دلیل مشکل هاست بلاگفا و از بین رفتن تعداد زیادی از پست هایم و ... این وبلاگ را راه اندازی کردم و از بلاگفا مهاجرت کردم.
علی
- علیه السلام - بعد از خاتمه جنگ جمل وارد شهر بصره شد . در خلال
ایامی که در بصره بود ، روزی به عیادت یکی از یارانش ، به نام " علاء بن
زیاد حارثی " رفت . این مرد خانه مجلل و وسیعی داشت. علی همین که آن خانه
را با آن عظمت و وسعت دید ، به او گفت : " این خانه به این وسعت ، به چه
کار تو در دنیا می خورد ، در صورتی که به خانه وسیعی در آخرت محتاج تری ؟ !
ولی اگر بخواهی میتوانی که همین خانه وسیع دنیا را وسیله ای برای رسیدن
به خانه وسیع آخرت قرار دهی ، به اینکه در این خانه از مهمان پذیرایی کنی ،
صله رحم نمایی ، حقوق مسلمانان را در این خانه ظاهر و آشکار کنی ، این
خانه را وسیله زنده ساختن و آشکار نمودن حقوق قراردهی ، و از انحصار مطامع
شخصی و استفاده فردی خارج نمایی " .
علاء : " یا امیر المؤمنین ، من از برادرم عاصم پیش تو شکایت دارم "
- " چه شکایتی داری ؟ "
- " تارک دنیا شده ، جامه کهنه پوشیده ، گوشه گیر و منزوی شده همه چیز و همه کس را رها کرده " .
خداوند بر پیشوایان عادل فرض کرده که ضعیفترین طبقات ملت خود را مقیاس زندگی شخصی خود قرار دهند. و آن طوری زندگی کنند که تهیدست ترین مردم زندگی میکنند . تا سختی فقر و تهیدستی به آن طبقه اثر نکند ، بنابراین من وظیفه ای دارم و تو وظیفه ای "
داستان راستان جلد اول
نهج البلاغه خطبه 207
در زمان خلافت علی - علیهالسلام - در کوفه ، زره آن حضرت گم شد . پس از چندی در نزدیک مرد مسیحی پیداشد . علی او را به محضر قاضی برد ، و اقامه دعوی کرد که : " این زره از آن من است ، نه آن را فروخته ام و نه به کسی بخشیده ام . و اکنون آن را در نزد این مرد یافته ام " .
قاضی به مسیحی گفت : " خلیفه ادعای خود را اظهار کرد ، تو چه میگویی ؟ "
او گفت : " این زره مال خود من است ، و در عین حال گفته مقام خلافت را تکذیب نمیکنم ( ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد ) . " .ولی مرد مسیحی که خود بهتر میدانست که زره مال کی است ، پس از آنکه چند گامی پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت ، گفت : " این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست ، از نوع حکومت انبیاست " ، و اقرار کرد که زره از علی است . طولی نکشید او را دیدند مسلمان شده ، و با شوق و ایمان در زیر پرچم علی در جنگ نهروان میجنگد.
الامام علی صوت العداله الانسانیه، صفخه 63
بحارالانوار، جلد9، چاپ تبریز، صفحه 598
داستان راستان جلد اول
تکلیف آنهایی که نمی توانند به کمال برسند چیست ؟ چرا ما محکوم به زیستن هستیم ؟
هان اى مردم! کسى که براى خدا نصیحت کند و کلام خدا را راهنماى خود گیرد، به راهى پایدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد و هدایت موفّق سازد و به نیکویى استوار گرداند، زیرا پناهنده به خدا در امان و محفوظ است و دشمن خدا ترسان و بى یاور است و با ذکر بسیار خود را از [معصیت خداى] بپایید.
تحف العقول ص 227
کتاب گناه شناسی
نویسنده : محسن قرائتی
ناشر : مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
تعداد صفحات: 112
نوع فایل : pdf
حجم فایل : 850 کیلوبایت
در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است. کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی ذکر و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است؛ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد؛ نه کم تر و نه بیش تر. در نتیجه، خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع نموده است.
سپس حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله ، در رابطه با اداء حقوق والدین چنین فرمود: مواظب باشید که پدر و مادر خود را ناراحت و غضبناک نکنید و راضى نباشید که آنان نیازمند و محتاج گردند؛ وگرنه بدانید که غیر از عذاب دنیا نیز در قیامت به عقاب دردناک الهى مبتلا خواهید شد.
تفسیر البرهان : ج 2، ص 194، ح 1.
هر که پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) دعا کند چون کسی است که بی زه کمان کشد.
تحفالعقول ، ص 425
شیعیان و منتظران در زمان غیبت از نور مستقیم هدایت امام مهدی (علیه السلام) محروم هستند و در مسیر هدایت به دشواری حرکت می کنند و امکان افتادن در ورطه گمراهی و انحراف برایشان بیشتر فراهم است، در این شرایط منتظران می توانند با پرورش دادن اعتقاد عمیق به امامت در درونشان، خود را از غفلتها، گناهان و انحرافهای زمان غیبت مصون بدارند و زمینه تکامل اخلاقی را در خود ایجاد کنند و بدین وسیله زمینه ساز ظهور امام خود گردند.