Untitled-1.jpg

سلاااااااااااااااااام

سلام ...

اينجاتبديل شده به برهوت ....

ببخشيد درسم تمام شد وياد شماهم تمام ...

دعا كنيد باز ارشد قبول شم دوباره قصمون رو شروع كنم ...

دوستون دارم ...

دهه کرامت

سلااااااااااااااااااااااااااااام

حالتون چطوره ؟؟//

عیدتون مبارک دخترخانومای گللللللللللللللل

خب ...

دهه کرامت رو به همه دانشجوهای گلمون تبریک میگم امیدوارم که بهترین هدیه ها رو بگیرید

به افتخارخودت یه دستتتتت

 

امان از گناه

هرکس شهید نشود

لاجرم

خواهد مرد

و فراموش نکنیم

شهادت ، مردن در راه ارزشهاست ...


مصطفی.jpg


کـــــآش مــــآدرم مــــرا دعــــآ میکرد

به زمین گـــــرم "کربلــا" بخـــوری ...
:

دیوانه ی حسین.jpg

بابا ی من


بــــــــــابــــــــا


با خود نگفتـــــــی

میـــــــــــــــــــــــــــــروی

تنهـــــــای تنهـــــــــــــا میشـــوم ؟!!!

si6ITyh_500.jpg


اه خدا


ریشه ضرب‌المثل «آب خنک خوردن»  


مکالمه‌ای از شاه قاجار که ماندگار شد

 

35 سال از پیروزی انقلاب می‌گذرد و همین پیروزی ماحصل خون دل خوردن‌ها، شکنجه‌ها و شهادت‌ بهترین یاران اسلام بود که برای پیشبرد اهداف جهانی اسلام هر سختی را به جان خریدند.

امروز کتاب‌ها، فیلم‌ها، دست‌نوشته‌ها و موزه‌ها بخشی از آثار به جامانده از دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است که باغ موزه قصر واقع در میدان پلیس تهران نیز آنچه که بر مبارزان انقلابی گذشت را روایت می‌کند.

در پرداختن به زمان ساخت و روند تبدیل این محل به زندان باید گفت، باغ قصر در سال 1168 ساخته شد؛ سپس در زمان ناصرالدین شاه این محل به قزاق‌ها تحویل داده می‌شود که بخشی از این باغ را تخریب می‌کنند.

در زمان ریاست سوئدی‌ها بر شهربانی تهران، زندان نظمیه در محل اداره شهربانی (بخشی از وزارت امور خارجه فعلی) در میدان توپخانه واقع بود. این زندان مرکب از دو یا سه اتاقک کوچک معروف به حبس نمره یک و چند اتاق و یک زیرزمین برای زندانیان عمومی بود.

با ایجاد حکومت رضا شاه، محل قبلی تکافوی خیل عظیم زندانیان را نمی‌کرد لذا سرتیپ درگاهی، رئیس نظمیه تقاضای یک محل وسیع برای ایجاد زندان تهران را کرد. محلی که برای این کار در نظر گرفته شد، قصر قاجار (حدفاصل سه راه زندان، پل سیدخندان، خیابان شریعتی و خیابان پلیس فعلی) بود که دارای ساختمان‌های قدیمی و وسیع و متروکه بود.

 

ادامه نوشته

اگر


سکوت


اه بابا


یا امام رضا (ع)


بارالها


هیچ در خودم لیاقت وصل به لقای تورا نمیبینم ،

ولی امیدم به عفو و بخشش توست .


خدایا ! از جمع یاران جدایم مکن

و در مقابل شهدا شرمنده ام مساز ،

زیرا به عشق شهادت به درب خانه ات می آیم


فرازی از وصیت نامه شهید حجت الله رحیمی

ادامه

من در حسرت غوطه ورم


گفتــــــــــــــم که نه وقت سفرت بود چنین زود

گفتــــــــــــــا که مگو ، مصلحت یـــــار در این بود

نمی دونم


نمی دونم چرا بین این همه شهیـــــــــــــــد...

پیله کرده ام به تــــــــــــو !!!

شاید فقط با تو #پروانـــــــــــــه میشم ....

رسم عاشقی


محبت ...


نبی مکرم اسلام صلـــوات الله علیه و آله:

«هنگامــی که زن و شوهر به یکدیگر می نـــگرند،خداوند متعال به نظر رحمت به آن ها می نگرد و چون دست یکدیگر را به محــبت می گیرند
گناهانشــان از میان انگشــتانشان می ریـــزد.»

کجاییم ؟


سلامتی اون دخترا که وقتی دو تا لات میبینن عوض لبخند چادرشونو محکمتر میگیرن…
سلامتی دخترایی که چادرشون خاکی و گلی و خیس میشه ولی از سرشون باز نمیشه………
سلامتی دخترایی که سرشون بره چادرشون نمیره…….
سلامتی دخترایی که آروم قدم برمیدارن و سنگین که مبادا دل نامحرمی بلرزه……..
سلامتی دخترایی که زیباییشونو عرضه نمیکنن به هر کس و ناکسی…….
سلامتی دخترایی که از هر کس و ناکسی دل نمیبرن………………..
سلامتی دخترایی که بهشون میگن امل ولی ……………..
سرشار فهم ودانایی ان و بازم سکوت میکنن تا مبادا ترک بردارد چینی نازک عفت شون……..
وسلامتی دخترایی که میراث زهرا(سلام الله) رو خوب حفظ کردن

دست خالی ام حسین


بغض نوشت :


وقتی جلــــــوی چشمــــم دست خیلـــی هارو می گیری و میبـــری دلـــــــــم میشكنـــ ه...

ح س ی ن ...

حقاا


کارم شده ..


کارم شده مادر ، دیوانه وار دنبال نشانی از تو گشتن.......
این رسم مادر داری نیست.....
باشد اگر این دنیا نشد ....
قیامت پیدایت میکنم و سیر می بوسمت.......

اه ه ه ه


کامران نجف زاده در یادداشت خود بعد از شهادت احمدی روشن و ملاقات با خانواده شهید نوشته بود:

خبرنگاری یادم رفت
وقتی دیشب فهمیدم
پسر چهار ساله شهید مصطفی احمدی روشن،
هنوز خبر ندارد پدر را شهید کرده اند.
پسر را فرستادند خانه خاله،
سراغ بابا را نگیرد...

.
.

حالا ما خونش را به تکه نانی فروختیم

نانی که منتش را بر سرمان خواهند زد و پول خودمان را با هزار دنگ فنگ توهین پس خواهند داد


چه آسان فروختیم خون شهیدمان را ....

شرمنده ایم

mehrvarzi.ir

خدایا فکه




مکه برای شما فکه برای من
بالی نمی خوام این پوتین های کهنه ام هم
می توانند مرا به آسمان ببرند...
شهیدسیدمرتضی آوینی

کجایی ؟؟؟


در این غوغای شهر ،وقتی دلت میگیرد

وقتی دلت سیر می شود از همه ی دنیا

وقتی تمام شهر غریبه می شوند و تو را نمی فهمند

گریه هایت را نمی بینند

فریادهایت را نمی شنوند

از گفتن،از رفتن،از شهید،از شهادت....

وقتی دلت لک می زند برای روربه روی ضریح حسین(ع)

دلت لک می زند برای قتلگاه،تل زینبیه(س)،کف العباس(س)....

لک می زند برای شلمچه،طلاییه،فکه...فکه...فکه...

تنها جایی که می تواند تو را وصل کند "گلزار شهدای گمنام" شهر است...

آنجا آخر دنیاست...

گلزار شهدای گمنام بیجار نیازمند زیباسازی است


پی نوشت:این روزها بدجور دلم هوای شهدا رو کرده.هوای شهر گرفته است...دلم یه ذره از قطعه ای از بهشت رو میخواد....این روزها موندن و بودن خیلی سخت شده....

اللهم الرزقنا کربلا

اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک بدماء شهدائنا


مادرم ..دست در دامان ...